داستان کوتاه طنز
 
ریاضیات
آموزش ریاضیات دبیرستان
درباره وبلاگ


جلوی من قدم بر ندار، شايد نتونم دنبالت بيام. پشت سرم راه نرو، شايد نتونم رهرو خوبی باشم. کنارم راه بيا و دوستم باش
نويسندگان
چهار شنبه 2 آذر 1390برچسب:, :: 17:42 ::  نويسنده : عادل نقدی

 

شرلوک هولمز کارآگاه معروف و معاونش واتسون رفته بودند صحرا نوردی و شب هم چادری زدند و زیر آن خوابیدند. نیمه های شب هولمز بیدار شد و آسمان رانگریست. بعد واتسون را بیدار کرد و گفت: نگاهی به آن بالا بینداز و به من بگو چه می بینی؟

واتسون گفت: میلیونها ستاره می بینم .

هولمز گفت: چه نتیجه میگیری؟

واتسون گفت: از لحاظ روحانی نتیجه می گیرم که خداوند بزرگ است و ما چقدر در این دنیا حقیریم.

از لحاظ ستاره شناسی نتیجه می گیریم که ماه در برج مشتری است، پس باید اوایل تابستان باشد.

از لحاظ فیزیکی، نتیجه میگیریم که مریخ در موازات قطب است، پس ساعت باید حدود سه نیمه شب باشد.

شرلوک هولمز قدری فکر کرد و گفت: واتسون تو احمق بیش نیستی. نتیجه اول و مهمی که باید بگیری اینست که چادر ما را دزدیده اند!!!

 



embed src="http://www.koowee.org/games/swf/bowman.swf" quality="high" type="application/x-shockwave-flash" width="500" height="300"> Begin ParsTools.com Jalali Calendar Code -->
موضوعات
پیوندهای روزانه


<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 11
بازدید ماه : 210
بازدید کل : 72032
تعداد مطالب : 245
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

خوش آمدید